حق العبور پولی که برای گرفتن اجارۀ عبور از جایی یا کشوری پرداخت می شود، ترانزیت ادامه... پولی که برای گرفتن اجارۀ عبور از جایی یا کشوری پرداخت می شود، ترانزیت تصویر حق العبور فرهنگ فارسی عمید
حق العبور (حَقْ قُلْ عُ) راهداری. حق زنجیر، ترانزیت. (فرهنگستان) ادامه... راهداری. حق زنجیر، ترانزیت. (فرهنگستان) لغت نامه دهخدا
حق العبور وجهی که بابت عبور از جاده و کوچه پردازند ترازیت ادامه... وجهی که بابت عبور از جاده و کوچه پردازند ترازیت تصویر حق العبور فرهنگ لغت هوشیار